کوچیک بود!
توی یکی از مراسمات شنید که واعظ گفت:
(خدایا ما صاحب داریم صاحبمون را برسون.)
اومد گفت:
دایی صاحب ما کیه؟
گفتم:
( امام زمان )
همون جا دستای کوچک و معصومش را گرفت رو به اسمان و گفت:
(( خدایا فرجشو نزدیک کن ))
به نام خدا
قبل ازدواجش چهل هفته سه شنبه های میومد قم!
از حرم تا جمکرانو پیاده میرفت...
می گفت:
( به عشق آقا میرم )