همه چیز از برترین ها تا بهترین ها

ناب ترین و بهترین های مذهبی

ناب ترین و بهترین های مذهبی

زیباترین و نوین ترین متن ها و عکس ها و عکس نوشته ها و فیلم های مذهبی و خاطرات شهدایی و طنز های زیبا و سیره انان.
دعا یادتون نره...

۴ مطلب با موضوع «طنز» ثبت شده است

خیلی از شبها آدم تو منطقه خوابش نمیبرد...

وقتی هم خودمون خوابمون نمیبرد دلمون نمی یومد دیگران بخوابن...

مهدی پاینده

کی با حسین کار داشت؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقیها را در آورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها.چه می کرد؟ بار اول بلند شد و فریاد زد: " ماجد کیه ؟ " یکی از عراقیها که اسمش ماجد بودسرش را از ﭘس خاکریز آورد بالا و گفت: " منم" 
ترق !

مهدی پاینده

خوب در دوران اسارت تقریبا همه سعی می کردند نامه ای بنویسند و برای خانواده شان بفرستند. بین بچه های اسیر هم عده ای کم سواد و بی سواد بودند که می گفتند نامه شان را یکی دیگه بنویسه. اون روز ها هم برای ما چند تا کتاب آورده بودند در زندان از جمله نهج البلاغه.
یه روز دیدیم یکی از بچه های کم سواد اومد گفت من یک نامه از نامه های حضرت علی رو از نهج البلاغه که خیلی هم بلند نبود نوشتم رو این کاغذ برای بابام. ببینید خوبه. گرفتیم دیدیم نامه ی امیر المومنین به معاویه است که این رفیقمون برداشته برای پدرش نوشته کلی خندیدیم.

مهدی پاینده

 اول که رفته بودیم گفتند کسی حق ورزش کردن نداره یه روز یکی از بچه ها رفت ورزش کرد مامور عراقی تا دید اومد در حالی که خودکار و کاغذ دستش بود برای نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت : مااسمک؟ اسمت چیه؟
رفیقمون هم که شوخ بود برگشت گفت : گچ پژ . باور نمی کنید تا چند دقیقه اون مامور عراقی هر کاری کرد این اسم رو تلفظ کنه نتونست ول کرد گذاشت و رفت و ما همینطور می خندیدیم.

مهدی پاینده